ملایر فردایی دیگر....

انسان برای موفقیت در زندگانی باید بتواند در چهار زمینه استاد شود: مناسبات، تدارکات، نگرش و رهبری

انسان برای موفقیت در زندگانی باید بتواند در چهار زمینه استاد شود: مناسبات، تدارکات، نگرش و رهبری

ملایر فردایی دیگر....

https://t.me/armanshahrr

همه چیز راجع به حاشیه نشینی

جمعه, ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۳ ب.ظ

 

مقدمه :

پدیده حاشیه نشینی به مفهوم امروزین آن در کشورهای پیشرفته جهان بوجود آمده و با صدور برنامه های اقتصادی اینگونه کشورها تحت عنوان برنامه های رشد و توسعه در کشورهای جهان سوم گسترش یافت .

پیامد رشد صنعتی کشورهای غربی بروز مسائل و مشکلات اجتماعی فراوان بود که یکی از آنها حاشیه نشینی است که حتی امروزه این کشورها علی رغم برخورداری از رشد و توسعه فراوان هنوز قادر به چاره اندیشی برای حل این معضل نمی باشد و مشکل حاشیه نشینی هنوز هم به صورت مناطقی مشخص در گوشه و کنار شهرهای بزرگ این کشورها دیده می شود که محله هالم نیویورک یکی از معروفترین اینگونه مناطق می باشد ( زاهد زاهدانی ، سید سعید 1369) .

بررسی هایی که در سطح جهانی به عمل آمده حاکی از آن است که درصد زاغه نشینی و حاشیه نشینی به جمعیت شهرهای مهم دنیا متغیر می باشد . به طور متوسط در حدود 33 درصد جمعیت شهرهای بزرگ به صورت حاشیه نشینی  و زاغه نشینی زندگی می کنند .

اجرای برنامه های نو استعماری در کشورهای جهان سوم تحت عنوان برنامه های توسعه و پیشرفت در راستای شکست ساختار اجتماعی و اقتصادی سنتی اینگونه کشورها عمل کرده و به همراه خود پدیده شوم حاشیه نشینی را به ارمغان آورده آمار زیر که در کشورهای جهان سوم است نشان می دهد که این مسئله به صورت حادتری دامنگیر اینگونه کشورهاست . درهند جمعیت زاغه نشینی شهرها بین 30 تا 50 درصد ساکنین آنها را تشکیل می دهد . بنابر گزارش سازمان ملل متحد در دهه 80 از هر 5 شهرنشین کشورهای در حال توسعه 2 تن زاغه نشین بوده اند . که این مقدار 40 درصد جامعه آنان را شامل می شود .

در ایران نیز پس از ورود و استقرار سرمایه داری وابسته ابتدا قطبهای متمرکز در تهران و چند شهر دیگر تشکیل گرفت . پس از آن روابط و مناسبات بهم خورد و قطبهای جاذبه و دافعه در شهرها نمودار شد . فعالیتهای تجاری -  اقتصادی و خدماتی در شهرهای بزرگ رونق گرفت و بدنبال آن مهاجرت به سوی قطبهای جاذب شروع شد . پس از اشباع بخش و اشتغال شهرها از یک سو و از سوی دیگر لبریز شدن شهرها از مهاجرین پدیده حاشیه نشینی به خصوص از دهه 20 بوجود آمد .

پس از بروز تغییرات عمده به خصوص از دهه 40 به بعد ( بخصوص اصلاحات ارضی ) رشد حاشیه نشینی شدیدتر شد ، پس از بروز انقلاب نیز بر اثر تحولات صورت گرفته در این دوران از جمله تبعات ناشی از انقلاب ، پدیده جنگ ، مسائل و مشکلات اقتصادی ناشی از تبعات جنگ و خشکسالی و ... در کنار عوامل قبلی باعث تشدید معضل حاشیه نشینی شد .

 

1 – مفهوم حاشیه نشینی :

هنگامی که از حاشیه نشینی کفتگو می شود اگر چه موضوع خاصی به اذهان متبادر میگردد اما در تعریف ارائه شده از آن توسط پژوهشگران تفاوتهایی دیده می شود که باعث تغییر جامعه آماری هر پژوهشگر می گردد . در هر صورت در این مبحث سعی می شود تعریفهای متعددی ارائه گردد تا نهایتا تعریفی که به نظر دقیق تر و جامع تر می باشد را به عنوان تعریف اصلی و مورد نظر این مبحث انتخاب نمود .

-    در فرهنگ شهر و شهرنشینی حاشیه نشینی را تا حدود زیادی مترادف با مفاهیمی چون زاغه نشینی و آلونک نشینی به کار می برند .

-    مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در تعریف حاشیه نشینی آورده است که حاشیه نشینی به معنای اعم شامل تمام کسانی است که در محدوده اقتصادی شهری ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند . جاذبه شهری و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار می کشد و اکثر مهاجرین روستائیانی هستند که به منظور گذراندن بهتر زندگی راهی شهرها می شوند .

این تعریف برمبنای دیدگاه اقتصادی بوده و بسیار کلی می باشد به طوری که حتی شامل افرادی که بیکار می باشند ( اما به نوعی جذب اقتصاد شهری شده اند ) ولی حاشیه نشین نمی باشند نیز است و برعکس افرادی که در بخش ساختمان فعالیت می کنند و ممکن است بخش عمده ای از آنها حاشیه نشین می باشند را شامل نمی گردد .

-    تعریفی که از سوی آقایان منصوریان وآیت الهی دو تن از محققین مرکز جمعیت شناسی دانشگاه شیراز از حاشیه نشینی و حاشیه نشینان ارائه می دهند به صورت زیر می باشد :

حاشیه نشینان کسانی هستند که در سکونتگاههای غیرمتعارف همراه با ساکنین بافت اصلی شهر زندگی می کنند . گروههای مزبور بیشتر بر اثر نیروی دافعه خاستگاه اصلی خود ( چون فقر و بیکاری ) و کمتر تحت تاثیر عوامل جاذب شهری از زادگاه اصلی خویش ( ایل ، روستا ، شهر ) رانده شده و به شهرها روی می آورند . از آنجائیکه اکثر این گروهها بیسواد بوده و مهارت لازم را جهت جذب در بازار کار شهری ندارند عامل پس ران شهری آنها را از شهر به حاشیه شهر سوق می دهد .

-    آقای سید سعید زاهد زاهدانی در تعریف حاشیه نشین آورده است که حاشیه نشین  کسی است که در محدوده اقتصادی شهر زندگی می کند اما جذب نظام اجتماعی – اقتصادی شهر نشده است .

-         چارلز آبرامز کارشناس معروف مسکن از مفهوم حاشیه نشین و مناطق حاشیه نشین زیر را ارائه می دهد :

ساختمان یا بخشی از شهر که در آن ویرانی ، نارسائی عرضه خدمات درمانی ، تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی ، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی ناشی از رانش ، سیل و ... دیده می شود می تواند به عنوان زاغه و یا منطقه حاشیه نشین معرفی کرد .

- آقای دکتر شکوئی در تحقیقی در این مورد گفته است که : در کشور های در حال توسعه و یا در کشورهایی نظیر ایران که در یک مرحله خاص انتقالی قرار گرفته اند مراد از منطقه حاشیه نشین شهرها عبارت خواهد بود از مناطقی که دارای شاخص ها و ویژگی ها و علائم زیر باشد :

1 – واحد های مسکونی رو به ویران ، فرسوده با تجهیزات ناقص

2 – تسلط فرهنگ فقر و انعکاس آن در رفتارهای اجتماعی مردم

3 – فقر اقتصادی مردم

4 – گوشه گیری مردم ار همه جریانات شهری

5 – ایجاد مرزهای پر دوام در اطراف محله و جدائی گزینی مردم از سایر طبقات شهری

6 – عدم توجه و بی اعتناعی سازمان های مسئول به احتیاجات محله

آقای پرویز پیران در تعریف حاشیه نشینی آورده است :

الف ) دربرگیرنده مکان جغرافیایی مشخص اند .

ب ) دارای منافع مشترکی هستند که ساکنین را به هم پیوند می دهد .

ج ) الگوهای مشترکی بر روابط اجتماعی و اقتصادی ساکنین آنها حاکم است .

د ) تجانس گروهی و همبستگی نسبتا بالایی خاصه در مواجه با مسایل مشترک و افراد خارج از اجتماع خود بروز می دهند .

هـ ) نهادهایی خاص خود را پدید آمده اند .

و ) یکدیگر را به خوبی کنترل می کنند .

آقای دکتر محمد تقی رهنمایی تعریف زیر را از حاشیه نشینی ارائه نموده است :

حاشیه نشین به کسی گفته می شود که در حاشیه استانداردهای زندگی شهر قرار گرفته است  و این امر لزوما به معنی زیست در حاشیه و اطراف شهرها نمی باشد .

با مقایسه تعاریف فوق می توان گفت سه تعریف آخری به صورت کامل مفهوم حاشیه نشینی را می رساند .

 

2 – بیان مسئله :

حاشینه نشینی پدیده ایست که درکنار سایر پدیده های تاثیر گذار در شهر بر مشکلات شهری افزوده است . این معضل چهره و سیمای شهر را بد قیافه و زشت می نماید و باعث تشدید دوگانگی در جامعه شهری ، افزایش فاصله  طیقاتی و بسیاری از مشکلات دیگر می گردد. بر این اساس حاشیه نشینی یک مساله و عارضه شهری است که منبع اصلی بسیاری از بزهکاری ها و جرم ها می باشد .

افرادی که در مناطق حاشیه نشین زندگی می کنند از ساخت قدرت و سیاست عمومی جامعه جدایی یافته و به عنوان گروه پست اجتماعی قلمداد می گردند و از نظر اجتماعی دارای موقعیتی ضعیف بوده و در طبقه های پایین اجتماع قراردارند .

در هر صورت حاشیه نشین وارد بافت اجتماعی و اقتصادی شهر نشده و به عنوان یک شهروند مشروع در جامعه شهری پذیرفته نشده است . به طوریکه فرد حاشیه نشین به عنوان مزاحمی تصور می شود که از بازار کار و تاسیسات شهری بدون اینکه صاحب حقی باشد به صورت انگل وار استفاده می نماید . نحوه رفتار اهالی و مسئولان امور شهری با آنها بدان گونه که با دیگر اهالی شهر است نمی باشد و متقابلا رفتار خود حاشیه نشینان نیز همانند رفتار طبیعی ساکنان شهرها نمی باشد .

حاشیه نشینی شهری امروزه یکی از مسائل مرکب شهری و اجتماعی می باشد که در اغلب کشورها و جوامع جهان به صورت معظلی پیچیده رخ می نمایاند . این پدیده در بعضی از جوامع معلول کشش طبیعی قطبهای صنعتی ، شغلی ، رفاهی و اداری است و در بعضی دیگر از جوامع بیکاری و فقر ناشی از بحران صنعتی و اقتصادی و یا تبعیض نژادی و اختلافات طبقاتی عامل آن می باشد و در برخی دیگر حاصل افزایش ناگهانی و بیش از حد جمعیت به خصوص جمعیت روستایی در ارتباط با وضع راکد اقتصادی می باشد و گاهی نیز ناشی از مجموعه ای از این عوامل است .

ناگفته نماند که حاشیه نشینی شهری با وجود ارتباط انکارناپذیری که با مشکل مسکن دارد منحصرا مساله خاصه نمی شود بلکه ابعاد گوناگون فرهنگی ، اجتماعی و ... دارد .

در این پژوهش سعی بر آن است که پدیده حاشیه نشینی به عنوان یک معضل شهری مورد مطالعه قرار گرفته و ضمن بررسی مشکلات وارد بر اجتماعات شهری از ناحیه این پدیده ، عوامل موثر در ایجاد و گسترش این پدیده ، مشخصه ها و نتایج این پدیده در ابعاد اجتماعی – اقتصادی – کالبدی و ... مورد بررسی و مطالعه قرارگیرد .

 

3- مکانهای مناسب برای ایجاد مناطق حاشیه نشین :

افرادی که جذب بدنه شهر نمی شوند به ناچار برای یافتن سرپناهی برای خویش به مناطقی از شهر که به نحوی از انحاء‌ مورد بی توجهی اهالی و مسئولان شهری قرار دارد می روند و این مناطق را که لزوما در حاشیه و پیرامون شهرها قرار ندارند را به عنوان محل زیست خویش انتخاب می نمایند .

بطور کلی حاشیه نشینان در هر شکل خاصی از اسکان مانند زاغه ، آلونک ،حلبی آباد ، کپر و ... در بدترین نقاط شهری ، در زمینهای پست و اغلب غیرقابل استفاده و ناهنجار داخل یا کنار مسیلها و کانالهای فاضلاب ، در محلهای تخلیه و تجمع زباله ، در اطراف خطوط راه آهن ، در اطراف کوره های آجرپزی ، زمینهای رها شده ، تپه ها ، زمینهای باطلاقی و ماندابی ، محلات قدیمی رو به ویران و ... مستقر شده و اسکان یافته اند .

وضعیت اقتصادی حاشیه نشینان ، شدت و ضعف سیستم نظارت و کنترل مدیریت شهر بر ساخت و سازها و حریم شهر ، بورس بازاران و دلالان و واسطه گران سودجوی زمین و ... عوامل موثر در انتخاب مکان زیست حاشیه نشینان می باشد .

 

4 – مسکن حاشینه نشینان :

اگر مسکن راحتی در حداقل سرپناه با کمترین تاسیسات و تجهیزات ممکن تصور کنیم بسیاری از حاشیه نشینان فاقد آن هستند . مساکن حاشینه نشینها در شهرها و مناطق مختلف به صورت اتاقکهای حلبی ، کپر ، چادر ، قمیر ( کوره های  متروک ) گرگین ( دیوار با مصالح ساختمانی و سقف با حصیر و برگ درخت ) یا اتاقهای خراب می باشد . بدین ترتیب می توان گفت که در مناطق حاشیه نشنین اکثر واحدهای مسکونی از مواد و مصالح  ساختمانی کم دوام و اولیه به صورت  ناپایدار و نامقاوم و غیر فنی ساخته شده اند . در این گونه مناطق مساکن از شکل و بافت و به طور کلی فرم معماری دارای شکلی خود ساخته و متاثر از فرهنگ و سنت خاستگاه اولیه مهاجرین می باشد و بافت مسکونی این مناطق با داشتن کوچه های تنگ و پرپیچ و خم حاکی ازیک برنامه ریزی خود جوش و مردمی می باشد که در مجموع از نظر منظر شهری چهره ای بیمار گونه و پژمرده ای در منطقه حاشیه نشین شهر ظاهر می گردد .

اغلب اتاقها بر اثر تنگی جا و کمی مساحت کوچک و دارای شکلی غیرمتناسب می باشند . اتاقها گاها فاقد پنجره بوده و تاریک و نمور می باشند . توسعه اکثر مساکن به خارج به دلیل ترس از هجوم ماموران تخریب به کندی صورت می پذیرد و در نتیجه حاشیه نشینان  همیشه نگران مسکن خود بوده و ترس از اقدام ماموران شهرداری  برای  تخریب مسکن خویش همیشه در آن ها وجود دارد به همین خاطر تمایلی از خود برای بهبود مسکن خویش از لحاظ بافت  ، نما و وضعیت بهداشتی نشان نمی دهند .

در مجموع حاشیه نشینان برای مساکن خویش اهمیت و ارزش زیادی قائلند و آنان برای فرار از اجاره خانه و یابی خانمانی به این حداقل ها نیز راضی بوده و زندگی در آنجا را به دلایل گوناگون بر زندگی در خاستگاه اولیه خویش ترجیح می دهند .

 

5 – ساختار جمعیتی مناطق حاشیه نشین :

مناطق حاشیه نشین دارای بعد خانوار ، تراکم و درصد رشد بالایی نسبت به سایر مناطق شهری  می باشند و هر خانواده افراد زیادی متشکل از پدر ، مادر ، فرز ندان و گاه بستگان  نزدیک را به صورت خانواده گسترده  تشکیل می دهند ( بیش از یک خانواده معمولی شهری ) را در بردارد که همگی در زیر یک سقف در فضایی محدود زندگی می کنند .

به طور کلی تراکم جمعیت در مساکن حاشیه نشین نسبت به سایر مناطق شهری بسیار زیاد می باشد .

طبق یک نمونه بررسی شده در ایران 63 درصد از این خانوارها در یک اتاق با زیربنای 5/2 مترمربع زندگی می کنند ، در حالی که طبق میانگین استاندارد متوسط زیربنای یک اتاق 5/18 مترمربع باشد .

 در مناطق حاشیه نشین اکثر جمعیت را جوانان تشکیل می دهند به طوری  که بیش از 50 درصد جمعیت این مناطق را جوانان کمتر از 20 سال شامل می شود  ضمن آن که در اینگونه  مناطق از نظر نسبت جنسی تعداد مردان بیش از زنان است و نیز ازدواج جوانان در سنین پایین تری صورت می پذ یرد

 

6- فرهنگ مناطق حاشیه نشین :

غالبا فرهنگ مناطق حاشیه نشین تحت عنوان فرهنگ فقر مطالعه می شود  اکثر حاشیه نشینان از نظر فرهنگی دارای  منشا روستایی هستند زندگی در منطقه حاشیه نشین بر پایه تعاون و اشناییها بوده ومعمولا همه خویشان  و دوستان در یک محل مشخص زندگی می کنند

اغلب حاشیه نشینان ارتباط خود را با موطن اولیه خویش حفظ کرده اند البته کسانی که از داخل شهر به اجتماعات حاشیه نشین رفته اند روابط خود را با محیط قبلی خویش کم یا قطع کرده اند .

در مناطق حاشیه نشین آشنایی جوانان با مسائل جنسی خواه از طریق ازدواجهای زودرس و خواه از جهات دیگر خیلی زود عملی می شود . مردم این قبیله محله ها علاقه خاصی به قانون شکنی دارند . بی علاقگی ساکنان اینگونه محلات در راه اصلاح شرایط ناهنجار محیط از ویژگیهای بارز فرهنگ حاشیه نشین هاست .

غالب مردم محلات حاشیه نشین از روی ناچار یا علاقه گوشه گیر بوده و تن به زندگی به صورت جدایی گزینی داده اند . این جدایی گزینی و انزوا عامل مهمی در ایجاد سوء ظن در بین آنها نسبت به سایر مردم شهر گردیده است .

بطور کلی ویژگیهای فرهنگی مناطق حاشیه نشین را می توان در چند مورد زیر خلاصه نمود :

- پایبندی به هویت قومی ، سنتها و ارزشهای اولیه و حفظ خانواده به صورت گسترده

- ترس از سازمانهای شهری به سبب پایین بودن سطح فرهنگ و درآمد و عدم امکان تماس با سازمانهای شهری و بهره مندی از امکانات آنها 

- علاقه به نیرومندی و خشونت : در اینگونه محلات مردم به خصوص جوانان در فکر بالابردن قدرت و توان جسمی خویش هستند تا بتوانند در جامعه شهری جایی برای خود بیابند . آنها سعی می کنند که به نحوی نیرومندی خویش را به مردم شهری نشان دهند . تظاهر به بزرگی و قدرت و علاقه به وارد شدن در جریانات هیجان انگیز از مشخصات فرهنگی این افراد است . خرید و فروش مواد مخدر ، مشارکت در انواع نزاعهای خیابانی ، خیابان گردی و گذراندن شب در بیرون از خانه ، صرف مشروبات الکلی ، باج گیری و ... از روشهای رایج برای بزرگ نمایی می باشد .

- اعتقاد به سرنوشت به دلیل عدم توانایی در مقابله با سختیها و ناملایمات زندگی

- بیکاری و کم کاری در بین حاشیه نشینان باعث کاهش درآمد این افراد گردیده است و همین امر ضمن ایجاد نگرانی و ترس از آینده در بین آنها ، باعث تزلزل بنیان خانواده های آنان نیز میگردد .

- گوشه گیری و جدایی گزینی به دلیل فقر مادی و فرهنگی

-  بی اعتنایی به مسائل بهداشتی و درمانی : در محلات حاشیه نشین مردم از یکسو به دلیل داشتن درآمد کم  و از سوی دیگر به دلیل کم بودن تعداد مراکز درمانی و بهداشتی و نیز برخورداری از سطح پایین فرهنگی علاقه کمی به رعایت مسائل بهداشتی و درمانی از خود نشان می دهند .

- اعتقادات مذهبی : از آنجائیکه مردم محلات حاشیه نشین خاستگاه روستایی داشته و حامل فرهنگ سنتی خویش می باشند اعتقادات دینی – مذهبی شدیدی دارند که بعضا این اعتقادات توام با خرافات می باشد .

- از نظر سواد و آموزش نیز حاشیه نشینان اغلب در سطح پائینی قرار دارند . بطور کلی کمبود امکانات و فضای آموزشی ، کمبود کادر مجرب و تحصیل کرده آموزشی ، بی سوادی یا کم سوادی اولیاء دانش آموزان ، فقر مادی خانواده ها و نیاز به کار کودکان برای کسب درآمد ، فقر فرهنگی به خصوص رواج تفکرات قدیمی و متحجرانه بین خانواده ها که براساس آن اولاد ذکور از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و ادامه تحصیل دختران را منع می نماید و ... همگی باعث کاهش سواد ( کم سوادی ) ، افزایش بی سوادی و نیز کاهش تخصص و حرفه و فن در بین اهالی ساکن در مناطق حاشیه نشین گردیده است .

 

7- وضعیت بهداشتی محلات حاشیه نشین :

در محلات حاشیه نشین محیط زندگی همواره آلوده می باشد و هیچ کوششی در جهت برطرف ساختن آلودگیها صورت نمی پذیرد . زباله ها به طور نامرتب جمع آوری می شود و بدین ترتیب روز به روز بر آلودگی محیط افزوده می گردد .

از آنجائیکه ساکنین محلات حاشیه نشین از یکسو فاقد فرهنگ جامع شهری می باشند و کماکان فرهنگ سنتی و اولیه خویش را دارا می باشند و از سوی دیگر به دلیل رواج این تصور در بین مردم که حفظ بهداشت و نظافت محیط صرفا به عهده شهرداری می باشد و نیز کم توجهی مدیریت شهری در این زمینه همگی باعث شده اسا که مردم به رعایت اصول رایج در شهرها برای حفظ بهداشت محیط اهمیت چندانی ندهند و بر این اساس بخش عمده ای از زباله ها و فاضلاب خانگی خویش را به سطح محله ریخته و جاری می سازند به طوریکه در اینگونه محلات معمولا بخش قابل ملاحظه ای از فاضلاب خانگی از طریق جویهای روباز که عموما در وسط معابر احداث گردیده اند ، تخلیه میگردد . به طور کلی این وضعیت باعث ایجاد منظر و سیمای شهری نامطلوب و ناهنجار ، ایجاد بوی تعفن و فراهم ساختن زمینه مناسب و مساعد برای شیوع انواع بیماریها می گردد .

 به طور کلی از مسائل و مشکلات عمده محلات حاشیه نشین در زمینه بهداشتی می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

-         کمبود توالت و سرویس بهداشت عمومی و حتی خصوصی و نیز کمبود سطلهای زباله در سطح اینگونه محلات .

-    ناقص و ناکار بودن روش نظافت معابر و روشهای جمع آوری ، حمل و دفن زباله در سطح این محلات از سوی مدیریت شهری

-         بی توجهی و بی رغبتی بمردم ساکن در اینگونه محلات به حفظ و رعایت بهداشت و نظافت محله

 

8- میزان برخورداری حاشیه نشینان از تاسیسات و تجهیزات شهری :

عموما مناطق حاشیه نشین دارای وضعیت نامطلوب و کیفیت پائین محیط زندگی از لحاظ تاسیسات و تجهیزات شهری هستند اینگونه مناطق که عموما در محیطهای نامساعد استقرار یافته اند فاقد کمترین تاسیسات و تجهیزات شهری می باشند . به طوریکه از میان تاسیسات زیربنایی شهر ( شامل آب لوله کشی ، برق ، گاز ، تلفن و شبکه گذرگاهی مناسب ) به مقدار کمی از آنها آنهم به صورت ناقص و با کمترین کارایی ممکن ، امکان دسترسی وجود دارد . بطور مثال اکثر ساکنین این مناطق فاقد آب لوله کشی و برق متصل به شبکه سراسری می باشند و بعضا احتیاج خویش به این موارد را از طریق همسایگان و یا از طرق غیرمجاز و غیرقانونی برآورده می سازند .

سایر تاسیسات زیربنایی شهر نیز وضعیت نامناسبی دارند بطوریکه شبکه ارتباطی در این منطق فاقد نظام سلسله مراتبی می باشد و اکثر معابر تنگ و باریک و پرپیچ و خم و بعضا بن بست و سطوح اکثر آنها نامناسب می باشد .

از شبکه لوله کشی گاز و تلفن در اینگونه مناطق خبری نیست .

تجهیزات شهری ( نظیر کیوسک تلفن ، تابلوهای راهنمایی ، علائم رانندگی ، ساعت ، سطلهای زباله و ... ) در اینگونه محلات کمتر به چشم می خورد . اصولا از آنجائیکه اهالی ساکن در این محلات خود به خوبی واقفند که سربار جامعه شهری محسوب می شوند و نیز بعضا نیاز به اینگونه تجهیزات را احساس نمی کنند لذا تلاشی مبنی بر دستیابی به اینگونه تجهیزات در محل زیست خویش صورت نمی دهند . ضمن آن که مدیریت شهری و سازمانهای مرتبط با این تجهیزات خود را ملزم به ارائه این تجهیزات در اینگونه محلات نمی دانند .

 

9- وضعیت اقتصادی ( اشتغال و درآمد ) حاشیه نشینان :

افراد حاشیه نشین از آنجائیکه در حاشیه اقتصاد شهری قرار گرفته اند و جذب نظام اقتصاد شهری نشده اند اکثرا فاقد شغل مناسب با درآمد ثابت و کافی بوده و اغلب مشاغل آنان شغلهای حاشیه ای و کاذب می باشد . ضمن آنکه از آنجائیکه عموم آنها فاقد تخصص و مهارت کافی می باشند لذا عمدتا جذب مشاغل سخت نیرو بر غیر تخصصی می شوند .

این افراد از ثبات شغلی برخوردار نمی باشند اما در مجموع از وضع خویش راضی هستند چرا که دارای درآمد بیشتری نسبت به خاستگاه اولیه خویش می باشند .

حاشیه نشینان اکثرا به شغلهایی از انواع زیر اشتغال دارند :

دوره گردی ، جمع آوری زباله ، ماشین شوئی ، توقف بر سرچهارراهها و معابر اصلی برای کسب درآمد از طریق سیگار فروشی ، بادکنک فروشی ، دستفروشی و ... کارگری ساده ساختمان ، رفتگری ، کشاورزی فصلی ، تکدیگری ، ماشین شویی و ...

 

10- علل حاشیه نشینی :

مباحث قبلی تا حدودی روشنگر این موضوع بوده است که چرا حاشیه نشینی شکل گرفته و تشدید شده است و چگونه از یک سو جامعه چهارمی در کنار سه جامعه شهری ، روستایی و ایلی کشور و از طرف دیگر بافت سومی پس از دو بافت قدیمی و جدید و منظم شهری ، در کنار حومه ها و مجاور شهرها و گاه در بطن همان دو بافت به وجود آمده است .

عموما اکثر مهاجرین علل اصلی مهاجرت خود را بیکاری ، خشکسالی ، کمبود امکانات ، فقر ، نداشتن زمین و مسکن ، اختلافات در موطن اولیه خویش ، اختلافات با مالک ، بیماری شدید ، تبعیت ازفامیل یا نزدیکان خود ذکر می نمایند .

آقای دکتر شکوئی عوامل عمده ای را که در ایجاد و گسترش پدیده حاشیه نشینی در شهرها موثر می باشند را در چند مورد ذیل خلاصه نموده اند :

افزایش سریع و شدید جمعیت بخصوص در روستاها – وجود مشکلات معیشت در روستاها و نداشتن زمین و آب و درآمد کافی – دسترسی نداشتن به پزشک ، دارو و درمان – عدم وجود مراکز دینی و فرهنگی و مرکزآموزش و فنی – ضایعات طبیعی و خشکسالیها – عدم وجود امنیت کافی در بعضی از روستاها .

بطر کلی موارد فوق بیشتر عوامل دافعه به خصوص در نواحی روستایی را بیان میدارد .

درکنار عوامل دافعه ، عوامل جاذبه در مقصد ( شهرها ) خود فاکتور موثری در ایجاد و گسترش پدیده حاشیه نشینی در شهرها می باشد از جمله این عوامل می توان به گسترش و توسعه سریع شهرها ، تمرکز امکانات شغلی در قطبهای شهری ، تمرکز خدمات اجتماعی و رفاهی در نقاط شهری ، فراهم نمودن زمینه کسب و درآمد بیشتر و بعضا سهل الوصول تر در شهرها ، برخورداری از امنیت بیشتر در شهرها ، عدم وجود برنامه های صحیح و سیاستهای لازم و ... اشاره نمود .

 

11- نتایج حاشیه نشین :

بدنبال پدیدارشدن اجتماعات حاشیه نشین مسائل و مشکلاتی دامنگیر شهرها شد که بطور مستقیم و غیر مستقیم زاده پدیده حاشیه نشینی و عوامل بوجود آورنده و تشدید کننده آن می باشد . تاثیرات فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، امنیتی و سیاسی بر سیستم اقتصادی ، روابط اجتماعی ، ساختار فرهنگی و محیط زیست جامعه شهری از جمله مشکلاتی است که از قبل این پدیده بر جوامع شهری تحمیل میگردد .

بطور کلی عمده ترین آسیبهایی که پدیده حاشیه نشینی می تواند بر شهرها وارد نماید را می توان به شرح زیر دسته بندی نمود :

-    آسیبهای اجتماعی نظیر رواج بزهکاری و آدمکشی ، اعتیاد به مواد مخدر و یا پخش و فروش آن ، رواج روسپیگری ، رواج پدیده الکلیسم و یا پخش و فروش مشروبات الکلی ، گسترش انواع برخوردهای فیزیکی و ضرب و جرحها و ...

-    آسیبهای فرهنگی نظیر کاهش سطح مواد ، افزایش روند بی سوادی ، افزایش بی علاقگی به آموزه های فرهنگی و ...

-    آسیبهای فیزیکی – کالبدی شامل تشکیل بافت مسکونی در هم و بی ضابطه ، فرسودگی بناها ، فرم ناهنجار نمای ابنیه ها و تاثیر نامطلوب آن بر منظر و سیمای شهری ، تشدید ترافیک در سطح محله و ...

-    آسیبهای بهداشتی نظیر دفع زباله ها و فاضلاب خانگی در سطح محله و ایجاد بوی تعفن و شیوع انواع بیماریها در پی آن ، آلودگی صوت و هوا و ...

-    آسیبهای اقتصادی شامل رواج دستفروشی و دوره گردی ، افزایش تکدیگری ، افزایش پدیده نزول خواری ، افزایش تعداد بیکاران دائمی و فصلی شهر و ...

-    آسیبهای سیاسی و امنیتی : عکس العمل سریع حاشیه نشینان به نا آرامیهای سیاسی و گرایش زیاد این افراد به شرکت در تظاهرات ، راهپیمایی ها و شورشهای خیابانی در ظاهر امر برای استیفای حقوق شهروندی خویش ، رواج تجاوز به اموال و ناموس ساکنین سایر نقاط شهر و تاثیرات آسیبهای اجتماعی برامنیت شهر از جمله آسیبهای سیاسی و امنیتی وارده بر پیکره شهر از سوی پدیده حاشیه نشینی در شهرها می باشد .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۲۶
سحر ولی زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی