جواب این سوال بسیار مهم است. چون نه تنها نشان می دهد که چرا فقرا کمتر به آینده فکر می کنند، بلکه دلیل أصلی ماندگاری فقرا در دام فقر( Poverty Trap ) نیز تا حدودی به این موضوع وابسته است.
جواب این سوال در کتاب Poor Economics یا اقتصاد فقیر به شرح زیر بیان شده است. ًکتاب، به این داستان اشاره می کند که بسیاری از فقرای صحرا یا کنیا در آفریقا، می توانند باپرداخت تنها ١٠ دلار، "پشه بند" خریداری کنند و شبها فرزندانشان از گزند مالاریا، در أمان باشند. ولی عده کمی از مردم حاضر به پرداخت این می شدند! حتی در مقطعی این پشه بند ها به صورت رایگان در اختیار فقرا قرار می گرفت. ولی باز برخی، اینها را برای استفاده های متفرقة تهیه می کردند و نه استفاده بابت جلوگیری از گزند پشه مالاریا.
به زبان ساده؛ "فقرا به قدری درگیر مشکلات امروزشان هستند، که ذهن آنها دیگر ظرفیتی برای اندیشیدن به آینده ندارد..." دقیقا مثل برخی ضرب المثل ها"... طرف شیش اش گروه هشت اش است.."
تازمانی که نتوانیم حداقل حاشیه امنیت را از نظر " درآمد" و " مهارت" و "شغل" برای جامعه فقیر ایجاد کنیم، این امکان وجود دارد که حتی منابع کمکی، فقط صرف مشکلات موجود فقر شود و فقیر(فقرا) در دام فقر باقی بمانند.
برای خروج از دام فقر، یک نیروی بیرونی می تواند با انرژی مضاعف، دام و چرخه منفی فقر را ( حتی به صورت مقطعی) بشکند، و فرصتی برای آموزش، کسب مهارت و سرمایه گذاری برای آینده فراهم کند.
"دانشجو بودن هم افتخار است و هم تعهد"
بهترین زمانی که در ذهن نقش می بندد ،زمان پویایی و اوج شکوفایی ای
که میتواند به نهایت بالندگی برسد . برای همه ی دانشجویان کشورم آرزوی
رسیدن به اوج کمال فکری را دارم طوری که بعد از پایان این دوران ایکاشی
برای هیچ کس باقی نمانده باشد حس دانشجو بودن عجیب با عرق میهن پرستی پیوند
خورده است
نباشد روزی که این حس در ما بمیرد
چو ایران نباشد تن من مباد
عوامل مؤثر بر بروز مشکلات زنان
سرپرست خانوار - /فقـر/
از جمله حادترین مشکلات زنان سرپرست خانوار است. معمولاً خانوارهای با سرپرست زن از خانوارهای با دوسرپرسـت ( زن و مرد ) از نظر اقتصادی ضعیف تر هستند. این گونه خانواده ها با از دســت دادن مرد خانواده نان آور خود را از دست می دهند و گاه مجبور می شوند از دیگر وابستگان نیزسرپرستی کنند. در این گونه خانوارها زنان باید به تنهایی علاوه بر سرپرستی خانواده و کسب درآمد و مدیریت اقتصادی، مواظبت از بچه ها، کارهای خانه و بهبود شرایط زندگی اعضای خانوار را نیز بر عهده بگیرند
دستهبندی دیگری از زنان سرپرست خانوار آنها را به دو دسته تقسیم میکند:
1- زنان خود سرپرست که تحت عنوان خانوارهای تک نفره در سرشماریها محسوب میشوند این گروه شامل دخترانی هستند که ازدواج نکرده یا مطلقهاند و مستقل زندگی میکنند که عمدتاً شاغلاند یا در اثر فوت والدین از مستمری آنها استفاده میکنند. البته تعدادی از دختران و زنان هستند که از نظر اقتصادی مخارج خود را تأمین میکنند، ولی چون نزد والدین یا اقوام خود زندگی میکنند، در آن خانوار به عنوان سرپرست به حساب نمیآیند.
تعریف خانواده و خانوار
خانواده در تعریف جامعهشناختی آن شامل دو یا بیش از دو شخص است که با یکدیگر زندگی میکنند و با پیوند خونی، نکاحی یا فرزند خواندگی به یکدیگر مرتبطاند. بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که کارکرد اصلی خانواده تولید مثل و تربیت فرزندان است و این امر جز از طریـق پیوند نکاحی یا زناشویی مرد و زن امـکانپذیر نیست و آنچه را که خـارج از این مقوله قرار گیرد، خانواده ناکامل میخوانند که بیشتر به مفـهوم خـانوار نزدیک است تا خانواده به معنای یک واحد زیستی.
زنان سرپرست خانوار از جمله گروههای آسیبپذیر اجتماعی هستند که با مشکلات و موانع زیادی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خویش مواجهند. با لحاظ مشکلات و مسائل شهرنشینی در شهرهای بزرگ و عدم توجه به رفع معضلات خانوارهای زن سرپرست این گروه میتوانند آسیبهای جبران ناپذیری را بر جامعه وارد سازند. بدین لحاظ توجه دقیق به مسایل و مشکلات آنها و ارائه راهکارهای درست و اصولی به منظور حمایت از این قشر از جمله وظایف نهادها و سازمانهای خدمات اجتماعی هر کشور است. امروزه مشکلات این گروه از زنان به حدی است که ضرورتاً نهاد و سازمان حقوقی خاصی باید حمایت و صیانت از آنان را بر عهده بگیرد.